اولش فقط سکوت بود و تاریکی. اما بعد، کمکم زمزمههایی شنید. زمزمهها او را دعوت میکردند که به آنها بپیوندد.سوگل حواسش جمع بود و میدانست که قرار نیست به کسی یا چیزی بپیوندد. او فقط باید از این مه عبور میکرد و سمت دیگرش به ماکارا و نگهبان دشت و نونقندی میرسید. اولش توی مه یکعالمه درخت پر برگ دید و بعد بین درختها و شاخههایشان سایههایی دید که کمرنگتر از درختها بودند. سایهها شکلهای مختلفی داشتند. بعضیهایشان شبیه آدمها یا دیگر حیوانات بودند.
اتمام موجودی
جزئیات محصول
- نویسنده/نویسندگانمریم عزیزی
- ناشرهوپا
- موضوعکودک و نوجوان
- شابک9786008025351
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب چشم شب اثر مریم عزیزی انتشارات هوپا” لغو پاسخ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.